شراره کاوسی؛ محمدعلی فلاحی؛ محمد جواد رزمی
چکیده
درتنظیم قراردادهای نفتی، بهکارگیری چارچوب قراردادی مناسب که منافع دو طرف را تأمین کند و جذب حداکثری سرمایه خارجی و فنآوری پیشرفته را در پیداشته باشد، ضروری است. عنصر کلیدی در خصوص توزیع منافع بین طرفین، انعطافپذیری بهینه قرارداد است. در این مقاله برای نخستین بار انعطافپذیری رژیم مالی قراردادهای بیع متقابل، مشارکت در ...
بیشتر
درتنظیم قراردادهای نفتی، بهکارگیری چارچوب قراردادی مناسب که منافع دو طرف را تأمین کند و جذب حداکثری سرمایه خارجی و فنآوری پیشرفته را در پیداشته باشد، ضروری است. عنصر کلیدی در خصوص توزیع منافع بین طرفین، انعطافپذیری بهینه قرارداد است. در این مقاله برای نخستین بار انعطافپذیری رژیم مالی قراردادهای بیع متقابل، مشارکت در تولید و قراردادهای جدید نفتی ایران از طریق شبیهسازی مدل مالی قرارداد در دو سناریوی سختگیرانه و متعارف مطالعه شده است. در سناریوی سختگیرانه، پارامترهای قرارداد بیع متقابل میان شرکت ملی نفت و شرکت شل، مبنا قرار گرفته و پارامترهای دو قرارداد دیگر به گونهای برآورد شده که نتایج اصلی با نتایج تحقق یافته در قرارداد یاد شده یکسان شود. سپس تأثیر پارامترهای برآوردی بر توزیع درآمد ناخالص و بازدهی طرفین بررسی و با هدف تحلیل میزان انعطافپذیری قراردادهای مورد بررسی، به تحلیل حساسیت مؤلفههای بازدهی داخلی پیمانکار و دریافتی طرفین قرارداد نسبت به تغییرات قیمت و هزینههای سرمایهای و عملیاتی پرداخته شده است. براساس نتایح، رژیم مالی قراردادهای مشارکت در تولید این امکان را به طرفین میدهد که میان مفاد و ساختار قرارداد با منافع خود تطابق و هماهنگی پدید آورند. این در حالی است که برخی ابزارهای ناکارآمد قراردادهای بیع متقابل و قراردادهای جدید نفتی ایران منجر به عدم انعطافپذیری بهینه در برابر تغییر شرایط اقتصادی شده است.